‏«از روی محبت زندگی کنید»‏

0
160

‏«از روی محبت زندگی کنید»‏
۱-‏۳.‏ اگر محبت یَهُوَه را سرمشق خود قرار دهیم چه نتایجی خواهیم گرفت؟‏

‏«دادن از گرفتن فرخنده‌تر است.‏» (‏اَعمال ۲۰:‏۳۵‏)‏ این گفتهٔ عیسی بر اهمیت این موضوع که محبت ایثارگرانه بی‌پاداش نمی‌ماند،‏ تأکید می‌کند.‏ درست است که محبت دیدن موجب شادی انسان می‌گردد اما محبت کردن شادی عظیم‌تری به همراه دارد.‏

۲ پدر آسمانی ما بهتر از هر کسی به این موضوع واقف است.‏ همان طور که در بخش پیش دیدیم،‏ یَهُوَه نمونهٔ عالی و ممتاز محبت است.‏ محبت‌های هیچ کس عظیم‌تر و پردوام‌تر از محبت‌های یَهُوَه نیست.‏ پس تعجبی ندارد که در کتاب مقدّس «خدای متبارک» یا شاد نامیده می‌شود.‏—‏۱تیموتاؤس ۱:‏۱۱‏.‏

۳ پدر مهربانمان می‌خواهد که ما رفتار او را بخصوص در مورد ابراز محبت سرمشق خود قرار دهیم.‏ در کتاب مقدّس آمده است:‏ «چنان که شایستهٔ فرزندان عزیز خداست،‏ بکوشید که مانند او باشید.‏ از روی محبت زندگی کنید.‏» (‏اَفَسُسیان ۵:‏۱،‏ ۲‏،‏ انجیل شریف‏)‏ اگر محبت یَهُوَه را سرمشق خود قرار دهیم به شادی عظیمی که حاصل از بخشندگی است دست خواهیم یافت و مورد رضایت او قرار خواهیم گرفت.‏ او در کلامش به ما توصیه می‌کند که به یکدیگر محبت نماییم.‏ (‏رومیان ۱۳:‏۸‏)‏ اما برای ابراز محبت دلایل دیگری نیز وجود دارد.‏

چرا محبت اهمیت دارد؟‏
۴،‏ ۵.‏ چرا ابراز محبت کردن به هم‌ایمانانمان اهمیت دارد؟‏

۴ چرا محبت کردن به هم‌ایمانانمان پراهمیت است؟‏ پاسخ این سؤال را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد:‏ زیرا محبت اساس مسیحیت حقیقی است.‏ بدون محبت برقراری رابطهٔ نزدیک با مسیحیان دیگر امکان‌پذیر نیست و مهم‌تر از آن اگر محبت نداشته باشیم در نظر یَهُوَه بی‌ارزشیم.‏ در ادامه می‌پردازیم به اینکه چگونه کلام خدا بر این حقایق تأکید می‌کند.‏

۵ عیسی در آخرین شب زندگی‌اش بر روی زمین،‏ به پیروانش چنین گفت:‏ «حال،‏ دستوری تازه به شما می‌دهم:‏ یکدیگر را دوست بدارید همان گونه که من شما را دوست می‌دارم.‏ محبت شما به یکدیگر،‏ به جهان ثابت خواهد کرد که شما شاگردان من می‌باشید.‏» (‏یوحنّا ۱۳:‏۳۴،‏ ۳۵‏،‏ ترجمهٔ تفسیری‏)‏ توجه کنید که عیسی می‌گوید:‏ «همان گونه که من شما را دوست می‌دارم،‏» پس می‌بینیم که به ما فرمان داده است تا محبت او را سرمشق قرار دهیم.‏ در فصل بیست و نه دیدیم که عیسی نمونهٔ عالی محبت و ازخودگذشتگی است زیرا نیازها و منافع دیگران را بر نیازها و منافع خود مقدّم می‌شمرد.‏ ما نیز باید محبت و ایثارگری داشته باشیم.‏ چنین محبتی باید به قدری در ما آشکار باشد که حتی کسانی که عضو جماعت مسیحی نیستند نیز آن را مشاهده کنند.‏ آری،‏ محبت برادرانه و ایثارگرانه علامت مشخصهٔ پیروان حقیقی مسیح است.‏

۶،‏ ۷.‏ الف)‏ چرا می‌توان گفت که کتاب مقدّس برای ابراز محبت اهمیت بسیار قائل است؟‏ ب)‏ سخنان پولُس در اوّل قُرِنتیان ۱۳:‏۴-‏۸ بر چه جنبه‌ای از محبت تأکید دارد؟‏

۶ شخصی که محبت ندارد را چگونه می‌توان توصیف کرد؟‏ پولُس رسول در این باره می‌گوید:‏ ‹اگر در وجود خود نسبت به انسان‌ها محبت نداشته باشم،‏ همچون طبلی توخالی و سنجی پرسروصدا خواهم بود.‏› (‏۱قُرِنتیان ۱۳:‏۱‏،‏ تفس‍.‌‏)‏ براستی که چه تشبیه خوبی!‏ انسان بی‌محبت مانند یک ساز موسیقی است که از خود صدایی بلند و گوش‌خراش تولید می‌کند.‏ صدایی که نه تنها جذابیت ندارد بلکه بیزارکننده است.‏ چگونه چنین کسی می‌تواند رابطه‌ای نزدیک با دیگران داشته باشد؟‏ پولُس همچنین می‌گوید:‏ ‹اگر چنان ایمانی داشته باشم که به فرمان من کوه‌ها جابه‌جا گردند،‏ اما انسان‌ها را دوست نداشته باشم،‏ باز هیچ ارزشی نخواهد داشت.‏› (‏۱قُرِنتیان ۱۳:‏۲‏،‏ تفس‍.‌‏)‏ تصوّرش را بکنید،‏ انسان بی‌محبت،‏ با وجود دست‌آوردهایش،‏ ‹هیچ ارزشی ندارد›!‏ بوضوح می‌توان دید که کلام یَهُوَه اهمیت بسزایی برای ابراز محبت قائل می‌شود.‏

۷ چگونه می‌توانیم به دیگران محبت کنیم؟‏ برای پاسخگویی به این پرسش با هم سخنان پولُس در اوّل قُرِنتیان ۱۳:‏۴-‏۸ را بررسی خواهیم کرد.‏ در این آیات پولُس بر محبت خدا به ما یا محبت ما به خدا تأکید نمی‌کند بلکه بر محبتی که باید به یکدیگر ابراز کنیم تأکید دارد و به ما نشان می‌دهد که محبت شامل چه خصوصیاتی است و چه خصلت‌هایی را در خود ندارد.‏

محبت چیست؟‏
۸.‏ صبر و بردباری چگونه می‌تواند در رفتار ما با دیگران تأثیر مثبت داشته باشد؟‏

۸ ‏«محبت حلیم .‏ .‏ .‏ است.‏» شخص حلیم کسی است که رفتار دیگران را با صبر و بردباری تحمّل می‌کند.‏ (‏کُولُسیان ۳:‏۱۳‏)‏ آیا ما به چنین بردباری و صبری نیاز داریم؟‏ آری،‏ زیرا همهٔ ما مخلوقات ناکاملی هستیم که در کنار یکدیگر به خدمت مشغولیم و طبعاً پیش می‌آید که گاهی یکدیگر را می‌رنجانیم.‏ اما با صبر و گذشت می‌توان کدورت‌های کوچک را قبل از آن که به آرامش جماعت لطمه بزند،‏ از میان برداشت.‏

۹.‏ به چه صورت‌هایی می‌توانیم به دیگران مهربانی کنیم؟‏

۹ ‏«محبت .‏ .‏ .‏ مهربان است.‏» مهربانی به صورت اَعمال مفید و سخنان پرمهر نمودار می‌شود.‏ محبت ما را وا می‌دارد تا ببینیم چگونه می‌توانیم به دیگران،‏ بخصوص نیازمندان مهربانی کنیم.‏ برای مثال،‏ شاید یکی از برادران و خواهران سالخورده‌مان تنهاست و دلش می‌خواهد به دیدنش برویم.‏ شاید خواهری که به تنهایی فرزندانش را بزرگ می‌کند و یا خواهری که شوهرش از لحاظ مذهبی با او هم‌عقیده نیست،‏ نیاز به کمک داشته باشند.‏ شاید کسی بیمار یا دچار مصیبت و گرفتاری است و احتیاج دارد که دوستی باوفا دلداری‌اش دهد.‏ (‏امثال ۱۲:‏۲۵؛‏ ۱۷:‏۱۷‏)‏ اگر بدین صورت مهربانی کنیم،‏ نشان می‌دهیم که محبتمان صادقانه است.‏—‏۲قُرِنتیان ۸:‏۸‏.‏

۱۰.‏ چگونه محبت ما را یاری می‌کند تا راستگو و هوادار حقیقت و راستی باقی بمانیم،‏ حتی اگر آسان نباشد؟‏

۱۰ ‏«محبت .‏ .‏ .‏ با راستی شادی می‌کند.‏» در ترجمهٔ دیگری آمده است:‏ «محبت ‏.‏ .‏ .‏ با شادمانی جانب حقیقت را می‌گیرد.‏» محبت سبب می‌شود که راستگو و هوادار حقیقت و راستی باشیم.‏ (‏زَکَرِیّا ۸:‏۱۶‏)‏ اگر یکی از عزیزانمان مرتکب گناهی بزرگ شود،‏ محبتی که به یَهُوَه داریم و همین طور علاقه‌مان به شخص خطاکار،‏ سبب می‌شود که پای‌بند ضوابط الٰهی باقی بمانیم و گناه او را پنهان یا توجیه نکنیم و یا به خاطر او دروغ نگوییم.‏ البته باید اذعان کرد که انجام این کار آسان نیست.‏ اما چون می‌دانیم که به صلاح عزیزمان است،‏ باید بخواهیم که تأدیب محبت‌آمیز یَهُوَه را ببیند و بپذیرد.‏ (‏امثال ۳:‏۱۱،‏ ۱۲‏)‏ علاوه بر این،‏ محبت سبب می‌شود که ما مسیحیان صداقت خویش را حفظ کنیم.‏—‏عبرانیان ۱۳:‏۱۸‏.‏

۱۱.‏ از آنجایی که محبت «در همه چیز صبر می‌کند» ما باید در مقابل کوتاهی‌های هم‌ایمانانمان چه واکنشی از خود نشان دهیم؟‏

۱۱ ‏«محبت .‏ .‏ .‏ در همه چیز صبر می‌کند.‏» این عبارت به طور تحت‌اللفظی به معنای آن است که «محبت همه چیز را می‌پوشاند.‏» در اوّل پِطْرُس ۴:‏۸ آمده است:‏ «محبت کثرت گناهان را می‌پوشاند.‏» آری،‏ مسیحی‌ای که تابع محبت است،‏ عیوب و کوتاهی‌های برادران مسیحی‌اش را با آب‌وتاب پیش همه برملا نمی‌کند.‏ در بسیاری موارد،‏ اشتباهات و لغزش‌های هم‌ایمانانمان آنقدر کوچک و ناچیز است که می‌توان آن‌ها را با محبت پوشانید.‏—‏امثال ۱۰:‏۱۲؛‏ ۱۷:‏۹‏.‏

مسیحی‌ای سالمند نشان می‌دهد که به هم‌ایمان جوان‌تر خود اعتماد دارد.‏
محبت سبب می‌شود که به برادرانمان اطمینان کنیم
۱۲.‏ پولُس رسول چگونه نشان داد که به فِلیمون خوش‌بین است،‏ و چگونه می‌توانیم از پولُس سرمشق بگیریم؟‏

۱۲ ‏«محبت .‏ .‏ .‏ همه را باور می‌نماید.‏» در ترجمهٔ دیگری آمده است که محبت «همیشه مشتاق خوش‌بینی است.‏» مسیحی واقعی بیش از حد به هم‌ایمانانش بدبین نیست و مرتب به آنان نیّت بد نسبت نمی‌دهد.‏ به یاری محبت «خوش‌بینی» خود را حفظ می‌کند و به آنان اعتماد دارد.‏ * به عنوان مثال می‌توان به نکته‌ای در نامهٔ پولُس به فِلیمون اشاره کرد.‏ مقصود پولُس از نوشتن این نامه آن بود که فِلیمون را تشویق کند تا غلام فراری خود،‏ اُنِیسِیمُس را که به مسیحیت گرویده بود،‏ دوباره با آغوش باز بپذیرد.‏ پولُس به جای اینکه فِلیمون را تحت فشار قرار دهد،‏ درخواست خود را با مهربانی و محبت بیان نمود.‏ او ابراز اطمینان کرد که فِلیمون واکنش درست از خود نشان خواهد داد،‏ و گفت:‏ «چون بر اطاعت تو اعتماد دارم،‏ به تو می‌نویسم از آن جهت که می‌دانم بیشتر از آنچه می‌گویم هم خواهی کرد.‏» (‏آیهٔ ۲۱‏)‏ اگر از روی محبت به برادرانمان اعتماد کنیم،‏ شخصیت مسیحی آنان شکوفا می‌گردد.‏

۱۳.‏ چگونه می‌توانیم نشان دهیم که به برادرانمان امیدواریم؟‏

۱۳ ‏«محبت .‏ .‏ .‏ در همه حال امیدوار می‌باشد.‏» محبت علاوه بر اعتماد با امیدواری نیز همراه است.‏ ما نیز چون به برادرانمان محبت داریم به آنان امیدواریم.‏ برای مثال،‏ اگر برادری پیش از آن که خود متوجه باشد قدم اشتباهی بردارد،‏ امیدواریم که توصیه‌های مهرآمیزی را که به او می‌شود بپذیرد.‏ (‏غَلاطیان ۶:‏۱‏)‏ علاوه بر این،‏ امید داریم کسانی که ایمانشان ضعیف شده است بهبود یابند.‏ در عین حال با تحمّل و بردباری هر آنچه در توان داریم برای تقویت ایمانشان انجام می‌دهیم.‏ (‏رومیان ۱۵:‏۱؛‏ ۱تَسّالونیکیان ۵:‏۱۴‏)‏ حتی اگر یکی از عزیزانمان به راه خلاف کشیده شود،‏ امیدواریم که روزی به خود آید و مانند پسر گم‌شدهٔ حکایت عیسی به سوی یَهُوَه باز گردد.‏—‏لوقا ۱۵:‏۱۷،‏ ۱۸‏.‏

۱۴.‏ تحمّل ما به چه شکل‌هایی ممکن است در جماعت مورد آزمایش قرار گیرد،‏ و در این رابطه محبت چه کمکی به ما می‌کند؟‏

۱۴ ‏«محبت .‏ .‏ .‏ هر چیز را متحمّل می‌باشد.‏» تحمّل و استواری ما را قادر می‌سازد تا در مقابل ناامیدی‌ها و مشکلات ایستادگی کنیم.‏ به غیر از عوامل خارجی گاهی در خود جماعت وضعیتی پیش می‌آید که تحمّل و بردباری ما را محک می‌زند.‏ علّت آن شاید ناکامل

ی برادرانمان باشد که در بعضی موارد موجب یأس و دلسردی ما می‌شوند.‏ شاید کسی از روی بی‌فکری حرفی بزند و ما را برنجاند.‏ (‏امثال ۱۲:‏۱۸‏)‏ شاید مسئله‌ای در جماعت به شکلی که ما توقع داریم فیصله نیابد.‏ شاید رفتار برادری که مورد احترام همه است،‏ طوری باشد که از خود بپرسیم،‏ «مگر ممکن است یک مسیحی این طور رفتار کند؟‏» در چنین مواقعی آیا باید از جماعت کناره‌گیری کنیم و دست از خدمت به یَهُوَه برداریم؟‏ خیر،‏ اگر محبت داشته باشیم چنین نمی‌کنیم!‏ محبت اجازه نمی‌دهد که اشتباهات یک نفر باعث شود خوبی‌های او یا خوبی‌های کل جماعت را نادیده بگیریم.‏ گفتار و کردار آدم‌های ناکامل هر چه باشد،‏ محبت باید سبب شود که ایمان به خدا را از دست ندهیم و حامی جماعت باقی بمانیم.‏—‏مزمور ۱۱۹:‏۱۶۵‏.‏

چه خصوصیاتی برخلاف محبت است؟‏
۱۵.‏ حسادت چیست،‏ و چگونه به یاری محبت می‌توانیم جلوی تأثیرات مخرّب آن را بگیریم؟‏

۱۵ ‏«محبت حسد نمی‌برد.‏» حسادت ممکن است سبب شود که به اموال،‏ امتیازات،‏ یا استعدادهای دیگران رشک بورزیم.‏ اگر جلوی این خصوصیت خودخواهانه و مخرّب را نگیریم ممکن است آتش آن دامنگیر جماعت شود.‏ چگونه می‌توان بر حسادت غلبه کرد؟‏ با محبت.‏ این خصوصیت ارزشمند سبب می‌شود که وقتی کسی مزایایی در زندگی دارد که ما از آن بی‌بهره‌ایم،‏ به جای آن که به او حسادت کنیم برایش خوشحال شویم.‏ (‏رومیان ۱۲:‏۱۵‏)‏ وقتی کسی به خاطر استعدادی فوق‌العاده یا موفقیتی چشمگیر مورد تحسین قرار می‌گیرد،‏ محبت به یاری‌مان می‌آید تا نسبت به او احساس خصومت نکنیم.‏

۱۶.‏ چرا محبت حقیقی به برادرانمان سبب می‌شود که در مورد خدمتمان به یَهُوَه خودستایی نکنیم؟‏

۱۶ ‏«محبت کبر و غرور ندارد.‏» محبت مانع از آن می‌شود که ما در بارهٔ استعدادها یا موفقیت‌هایمان خودستایی کنیم.‏ اگر واقعاً برادرانمان را دوست داشته باشیم،‏ مدام در مورد موفقیت‌هایمان در موعظه یا امتیازاتی که در جماعت داریم گزافه‌گویی نمی‌کنیم.‏ چنین خودستایی‌هایی ممکن است دیگران را مأیوس و ناامید کند چون سبب می‌شود که خود را در مقابل ما حقیر حس کنند.‏ محبت مانع از آن می‌شود که در مورد امتیازاتی که خدا در خدمت به ما عطا کرده است به خود ببالیم.‏ (‏۱قُرِنتیان ۳:‏۵-‏۹‏)‏ زیرا محبت «غرور ندارد» یا همان طور که در ترجمهٔ دیگری آمده است هیچ گاه «در مورد اهمیت خود اغراق نمی‌کند.‏» محبت مانع از آن می‌شود که خودمان را بالاتر از دیگران بدانیم.‏—‏رومیان ۱۲:‏۳‏.‏

۱۷.‏ چگونه محبت سبب می‌شود که ملاحظهٔ دیگران را بکنیم و در نتیجه از چه نوع رفتاری پرهیز می‌کنیم؟‏

۱۷ ‏«محبت .‏ .‏ .‏ اطوار ناپسندیده ندارد.‏» منظور از اطوار ناپسندیده رفتار زشت یا توهین‌آمیز است.‏ چنین رفتاری از روی محبت نیست زیرا نشانگر نهایت بی‌ملاحظگی نسبت به احساسات و آرامش دیگران است.‏ کسی که محبت دارد بزرگوار است و همین بزرگواری سبب می‌شود که ملاحظهٔ دیگران را بکند.‏ محبت با رفتار خداپسندانه،‏ ادب و نزاکت،‏ و احترام به دیگران همراه است.‏ از این رو،‏ انسان را از ارتکاب اَعمال قبیح باز می‌دارد،‏ بدین معنا که شخص را از هر نوع رفتاری که حالت اهانت‌آمیز دارد و یا موجب انزجار و رنجش برادران مسیحی‌اش می‌شود دور نگاه می‌دارد.‏—‏اَفَسُسیان ۵:‏۳،‏ ۴‏.‏

۱۸.‏ چرا شخص بامحبت اصرار ندارد که همه چیز مطابق میل او انجام گیرد؟‏

۱۸ ‏«محبت .‏ .‏ .‏ نفع خود را طالب نمی‌شود.‏» در ترجمهٔ دیگری این عبارت به شکل «محبت بر طریق خود اصرار نمی‌ورزد،‏» ترجمه شده است.‏ شخص بامحبت اصراری ندارد که همه چیز مطابق میل او انجام گیرد،‏ طوری که گویی نظرات او همیشه درست است.‏ او سعی نمی‌کند دیگران را زیر نفوذ خود قرار دهد بدین صورت که اگر با او هم‌عقیده نباشند آنقدر برایشان دلیل و برهان بیاورد که بالاخره خسته شوند و نظراتش را بپذیرند.‏ چنین لجبازی و یکدندگی نشانهٔ تکبّر و غرور است و به گفتهٔ کتاب مقدّس:‏ «غرور منجر به هلاکت می‌شود.‏» (‏امثال ۱۶:‏۱۸‏،‏ تفس‍.‌‏)‏ اگر واقعاً برادرانمان را دوست داشته باشیم،‏ به نظرات آنان احترام می‌گذاریم و تا جای ممکن از خود انعطاف‌پذیری نشان می‌دهیم.‏ طبع انعطاف‌پذیر با این گفتهٔ پولُس هماهنگی دارد که می‌گوید:‏ «هر کس نفع خود را نجوید،‏ بلکه نفع دیگری را.‏»—‏۱قُرِنتیان ۱۰:‏۲۴‏.‏

۱۹.‏ محبت چگونه به ما کمک می‌کند تا در مقابل رفتار ناراحت‌کنندهٔ دیگران واکنش درست نشان دهیم؟‏

۱۹ ‏«محبت .‏ .‏ .‏ خشمگین نمی‌شود و کینه به دل نمی‌گیرد.‏» ‏(‏ا ش‏)‏ شخص بامحبت با کوچک‌ترین حرف یا عمل دیگران به خشم نمی‌آید.‏ البته طبیعتاً وقتی کسی به ما توهین می‌کند ناراحت می‌شویم.‏ اما حتی در این صورت نیز محبت نمی‌گذارد خشمگین و ناراحت باقی بمانیم.‏ (‏اَفَسُسیان ۴:‏۲۶،‏ ۲۷‏)‏ نباید گفته‌ها و اَعمال ناراحت‌کنندهٔ دیگران را به خاطر بسپاریم،‏ طوری که گویی آن‌ها را به حسابشان نوشته‌ایم.‏ بلکه به عکس محبت ما

را وا می‌دارد تا خدای مهربانمان را سرمشق قرار دهیم.‏ همان طور که در فصل بیست و شش دیدیم،‏ یَهُوَه هر جا که دلیلی محکم برای بخشش وجود داشته باشد،‏ آن را از ما دریغ نمی‌کند.‏ و هنگامی که ما را می‌بخشد،‏ گناهمان را فراموش می‌کند،‏ بدین معنا که دیگر ما را به دلیل این گناهان محکوم نمی‌کند.‏ آیا جای سپاسگزاری نیست که یَهُوَه کینه به دل نمی‌گیرد؟‏

۲۰.‏ اگر هم‌ایمانی در چنگال گناه گرفتار و در نتیجه دچار مصیبت شود،‏ باید چه واکنشی از خود نشان دهیم؟‏

۲۰ ‏«محبت .‏ .‏ .‏ از ناراستی خوشوقت نمی‌گردد.‏» در ترجمهٔ دیگری این عبارت به صورت «محبت ‏.‏ .‏ .‏ از گناهان انسان‌های دیگر خوشنود نمی‌شود،‏» برگردانده شده است.‏ در ترجمهٔ دیگری آمده است:‏ «محبت هیچ گاه از کج‌روی دیگران خوشحال نمی‌گردد.‏» از آنجایی که محبت از ناراستی شاد نمی‌گردد،‏ ما نیز از کنار هیچ گونه بی‌عفتی و فسادی بی‌اعتنا نمی‌گذریم.‏ حال اگر یکی از هم‌ایمانانمان در چنگال گناه گرفتار و در نتیجهٔ آن دچار مصیبت شده باشد،‏ چه واکنشی از خود نشان می‌دهیم؟‏ آیا خوشحال می‌شویم و می‌گوییم:‏ «خوب شد!‏ حقش بود!‏»؟‏ خیر،‏ محبت ما را از خوشحالی در این مورد باز می‌دارد.‏ ‏(‏امثال ۱۷:‏۵‏)‏ در عوض هنگامی خوشحال می‌شویم که ببینیم برادری خطاکار تلاش می‌کند دوباره از لحاظ روحانی روی پای خود بایستد.‏

‏«بهترین راه»‏
۲۱-‏۲۳.‏ الف)‏ منظور پولُس از اینکه گفت «محبت هرگز ساقط نمی‌شود» چه بود؟‏ ب)‏ آخرین فصل این کتاب به چه موضوعی اختصاص دارد؟‏

۲۱ ‏«محبت هرگز ساقط نمی‌شود.‏» منظور پولُس از این عبارت چیست؟‏ موضوع بحث پولُس در این باب،‏ عطایایی است که از طریق روح‌القدس به مسیحیان اوّلیه داده شده بود.‏ این عطایا نشانگر آن بود که این جماعت نوپا مورد لطف و عنایت خداست.‏ اما همهٔ مسیحیان اوّلیه قادر به شفا بخشیدن،‏ نبوّت کردن،‏ یا سخن گفتن به زبان‌ها نبودند.‏ این امر اهمیتی نداشت چون این عطایای اعجازآمیز سرانجام روزی خاتمه می‌یافت.‏ لیکن محبت باقی می‌ماند؛‏ خصوصیتی که همهٔ مسیحیان قادر بودند آن را در خود پرورش دهند و از هر هدیهٔ معجزه‌آسایی چشمگیرتر و پردوام‌تر بود.‏ پولُس حتی آن را «طریق افضل‌تر» یا بهترین راه خواند.‏ (‏۱قُرِنتیان ۱۲:‏۳۱‏)‏ آری،‏ راه محبت،‏ بهترین راه است.‏

قوم یَهُوَه را می‌توان از روی محبتی که به یکدیگر دارند شناخت
۲۲ محبت مسیحی که پولُس توصیف کرد «هرگز ساقط نمی‌شود،‏» بدین معنا که هیچ گاه پایان نمی‌گیرد.‏ حتی در روزگار ما نیز پیروان حقیقی عیسی را می‌توان از روی محبت برادرانه و ایثارگرانه‌شان شناخت.‏ چنین محبتی را می‌توان در جماعت‌های پرستندگان یَهُوَه در سرتاسر دنیا یافت.‏ این محبت تا ابد باقی می‌ماند،‏ زیرا یَهُوَه به خادمان وفادارش وعدهٔ زندگی جاودان را داده است.‏ (‏مزمور ۳۷:‏۹-‏۱۱،‏ ۲۹‏)‏ بیایید تمام تلاش خود را بکنیم تا ‹از روی محبت زندگی کنیم.‏› بدین سان،‏ بزرگ‌ترین سعادت و فرخندگی که از بخشش و سخاوتمندی به دست می‌آید نصیبمان خواهد شد.‏ علاوه بر این،‏ می‌توانیم همچون خدای مهربانمان یَهُوَه تا ابد زندگی و محبت کنیم.‏

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید